[فعل]

حَاوَلَ

فعل ناگذر

1 تلاش کردن

  • 1.تُحَاوِلُ فَاطِمَة إِرْضَاءَ أَبِيهَا الغَاضِب.
    فاطمه سعی می‌کند پدر عصبانی خود را راضی کند.
  • 2.هَلْ حَاوَلْتَ لِأَنْ تَتَعَلَّمَ اللُّغَة العَرَبِيَّة؟
    آیا سعی کرده‌اید زبان عربی را یاد بگیرید؟
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان