[اسم]

سِن

قابل شمارش مذکر
[جمع: أَسْنان]

1 دندان

  • 1.صَدِيقَتِي تَحْتَاجُ إِلَى مُعَالَجَةِ الأَسْنَان.
    دوستم به ترمیم دندان نیاز دارد.
  • 2.لَدَيَّ وَجَع فِي الأَسْنَان.
    من دندان‌درد دارم.
  • 3.لَدَيْه سِن مَكْسُور.
    او یک دندان شکسته دارد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان