[اسم]

سَيَّارَةُ الأُجْرَة

قابل شمارش مونث
[جمع: سَيَّارَات الأُجْرَة]

1 تاکسی

مترادف و متضاد تَکْسِي
  • 1.أَخَذَ سَائِقُ سَيَّارَةِ الأُجْرَةِ ثَلَاثِينَ رِيَالاً مِنَ الزُّوَّارِ.
    راننده تاکسی سی ریال از زائران دریافت کرد.
  • 2.أَنَا الآن فِي سَيَّارَةِ الأُجْرَة.
    من الان در تاکسی هستم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان