[فعل]

صَرَخَ

فعل ناگذر

1 داد زدن فریاد زدن، جیغ کشیدن

  • 1.كَانَ يَصْرُخُ بِدُون سَبَب فِي الشَّوَارِعِ!
    او بدون دلیل در خیابان‌ها جیغ می‌کشید!
  • 2.لَقَدْ دَخَلَ الغُرْفَة وَ صَرَخَ قَائلِاً: أَنَا تَعْبَان.
    وارد اتاق شد و فریاد زد: "من خسته‌ام".
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان