Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . خلبان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
طَيَّار
قابل شمارش
مذکر
[جمع: طَيَّارُون]
1
خلبان
1.كَانَ الطَّيَّارُونَ فِي الحَرْبِ العَالَمِيَّةِ الثَّانِيَةِ يَتَنَاوَلُونَ فِيتَامِين A قَبْلَ إِبْتِدَاءِ الغَارَات اللَّيْلِيَّة.
خلبانان در جنگ جهانی دوم قبل از شروع حملات شبانه ویتامین آ میخوردند.
2.هُوَ طَيَّارٌ حَاذِقٌ.
او یک خلبان ماهر است.
کلمات نزدیک
طبيب
ملاحظة
عرض تقديمي
محاضر
مجلد الملف
ممرض
مضيفة
مهندس معماري
مدير
سكرتير
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان