[اسم]

مُمَرِّض

قابل شمارش مذکر
[جمع: مُمَرِّضُون]

1 پرستار

  • 1.ذَهَبَتْ المُمَرِّضَةُ إِلَى الغُرْفَةِ لِمُسَاعَدَة الطَّبِيب.
    پرستار برای کمک‌کردن به دکتر به آن اتاق رفت.
  • 2.هُوَ مُمَرِّضٌ وَ يَعْمَلُ فِي المُسْتَشْفَى.
    او پرستار است و در بیمارستان کار می‌کند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان