Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . خانم مهماندار هواپيما
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
مُضِيفَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: مُضِيفَات]
1
خانم مهماندار هواپيما
1.كُنْتُ أَرَدْتُ أَنْ أَتَكَلَّم مَعَ المُضِيفَة.
میخواستم با خانم مهماندار هواپيما صحبت کنم.
کلمات نزدیک
ممرض
طيار
طبيب
ملاحظة
عرض تقديمي
مهندس معماري
مدير
سكرتير
مدير عام
رئيس مجلس الإدارة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان