[فعل]

عَصَى

فعل گذرا

1 سرپیچی کردن مخالفت کردن

  • 1.هُوَ عَصَى أَوَامِرَ الأُسْتَاذ فِي الجَامِعَة.
    او از دستورات استاد در دانشگاه سرپیچی کرد.
  • 2.يَجِبُ أَنْ لَا تَعْصِي أَوَامِرَ المُعَلِّمِ.
    شما نباید از دستورات معلم سرپیچی کنید.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان