[فعل]

فَقَدَ

فعل گذرا

1 از دست دادن گم کردن

  • 1.فَقَدَ الرَّجُلُ اِبْنَهُ فِي الحَرْب.
    این مرد پسرش را در جنگ از دست داد.
  • 2.مَعَ الأَسَفْ فَقَدْنَا سَيَّارَتَنَا فِي تِلْكَ الكَارِثَة.
    متأسفانه، ماشینمان را در آن فاجعه گم کردیم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان