[اسم]

فَلَاة

قابل شمارش مونث
[جمع: فَلَوَات]

1 بیابان

  • 1.سَلِ المَصَانِعَ رَكْباً تَهِيمُ فِي الفَلَوَاتِ!
    از آب‌انبارها درباره سوارانی که در بیابان‌ها تشنه‌اند، بپرس!
  • 2.فِي الفَلَاةِ لَا يَعِيشُ نَبَات.
    در بیابان هیچ گیاهی زندگی نمی‌کند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان