[اسم]

قِيَام

غیرقابل شمارش مذکر

1 برخاستن

  • 1.أَذْكُرُ رَبِّي عِنْدَ قِيَامِي.
    پروردگارم را هنگام برخاستنم ياد می‌کنم.
  • 2.أُرِيدُ أَنْ أَشْرِبَ المَاءَ قَبْلَ قِيَامِي.
    من می‌خواهم قبل از برخاستنم، آب بنوشم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان