[فعل]

كَرِهَ

فعل گذرا

1 ناپسند داشتن متنفر بودن، بد آمدن (از چیزی)، دوست نداشتن

  • 1.الغِيبَةُ هِيَ أَنْ تَذْكُرَ أَخَاكَ وَ أُخْتَكَ بِمَا يَكْرَهَانِ.
    غیبت یعنی برادر و یا خواهرت را به آنچه دوست نداری، یاد کنی.
  • 2.لَا أَدْرِي لِمَاذَا يَكْرَهُنِي.
    نمی‌دانم چرا از من متنفر است.
  • 3.هُوَ يَكْرَهُ قِرَاءَة الكُتُب!
    او از خواندن کتاب، بدش می‌آید!
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان