Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . لقب دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
لَقَّبَ
فعل گذرا
1
لقب دادن
1.كَانَتِ الفَتَاةُ طَوِيلَةَ العُنُقِ، فَلَقَّبُوهَا بِالزَرَافَة.
آن دختر گردن بلندی داشت، به همین خاطر به او زرافه لقب دادند.
2.لَا تَعِيبُوا الآخَرِين. وَ لَا تُلَقِّبُوهُم بِأَلْقَابٍ يَكْرَهُونَهَا.
عیبجویی دیگران را نکنید و به آنان لقبهایی را که دوست ندارند، ندهید.
کلمات نزدیک
لمز
ميت
ديباج
خفي
حرم
كره
كبيرة
قد
فضح
فسوق
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان