[اسم]

فُسُوق

غیرقابل شمارش مذکر

1 آلوده‌شدن به گناه

  • 1.الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي الْحَجِّ.
    حج در ماه‌هاى معينى است، پس هركس در اين ماه‌ها، حج را بر خود واجب گرداند، [بداند كه‌] در اثناى حج، هم‌بسترى و گناه و جدال روا نیست.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان