Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . مثل
2 . مثل
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
مَثَل
قابل شمارش
مذکر
[جمع: أَمْثَال]
1
مثل
ضربالمثل
1.أَنَا أُحِبُّ اِسْتِخْدَام الأَمْثَال عِنْدَ التَّحَدُّث إِلَى الآخَرِين.
من دوست دارم در هنگام صحبت کردن با دیگران از ضربالمثلها استفاده کنم.
2.اليَوم قَرَأْنَا مَثَلَ القِرْدِ و النَّجَّار فِي المَدْرَسَة.
ما امروز در مدرسه مثل میمون و نجار را خواندیم.
3.حَفِظَ أَخِي جَمِيعَ الأَمْثَالِ فِي القَامُوسِ.
برادرم تمام ضربالمثلهای فرهنگ لغت را حفظ کرد.
[اسم]
مِثْل
قابل شمارش
مذکر
[جمع: أَمْثَال]
1
مثل
مانند
1.أَنَا مِثْلكَ.
من مثل شما هستم.
کلمات نزدیک
مراجعة
سنة دراسية
ثامن
بسيط
حياة
أيضا
جعل
خدم
عالمية
عالمين
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان