[اسم]

مَحْصُول

قابل شمارش مذکر
[جمع: مَحَاصِيل]

1 محصول

  • 1.اِحْتَرَقَ جَمِيعُ المَحَاصِيل الزِّرَاعِيَّة!
    تمام محصولات کشاورزی سوخت!
  • 2.شَجَرَةُ النِّفْطِ شَجَرَةٌ يَسْتَخْدِمُهَا المُزَارِعُونَ كَسِيَاجٍ حَولَ المَزَارِعِ لِحِمَايَةِ مَحَاصِيلِهِم مِنَ الحَيَوَانَاتِ.
    درخت نفت درختی است که مزرعه‌داران، آن را مانند پرچینی به دور مزرعه‌ها برای محافظت محصولاتشان از حیوانات به کار می‌گیرند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان