Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . دستگاه ضبط
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
مُسَجِّل
قابل شمارش
مذکر
[جمع: مُسَجِّلَات]
1
دستگاه ضبط
1.قَرَّرْتُ لِأَنْ اَشْتَرِي مُسَجِّلاً لِتَسْجِيل صَوت الأُسْتَاذ.
تصمیم گرفتم یک ضبط صوت بخرم تا صدای استاد را ضبط کنم.
2.هَلْ تَعْرِفُ مَنْ اِخْتَرَعَ المُسَجِّلَ؟
آیا میدانید چه کسی دستگاه ضبط را اختراع کردهاست؟
کلمات نزدیک
كيمياوي
كمل
عربة
طفولة
طاقة كهربائية
مطبعة
نفقة
إدخال
استخرج
اشتغل
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان