[فعل]

مَشَى

فعل ناگذر

1 راه رفتن

  • 1.تَعَال لِنَمْشِي مَعاً.
    بیا با هم قدم بزنیم.
  • 2.هُوَ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يَمْشِي بِدُون مُسَاعَدَة.
    او بدون کمک نمی‌تواند راه برود.
  • 3.وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ.
    متکبرانه روی از مردم برمگردان، و در زمین با ناز و غرور راه مرو، همانا خدا هیچ خودپسند فخرفروش را دوست ندارد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان