[فعل]

نَفَعَ

فعل گذرا و ناگذر

1 سود رساندن مفید بودن، به نفع بودن

  • 1.أَعْتَقِدُ أَنَّ شِرَاكَتَكَ مَعَ هَذِهِ الشَّرِكَة سَتَنْفَعُكَ.
    فکر می‌کنم همکاری شما با این شرکت به نفع شما خواهد بود.
  • 2.الكَلَامُ كَالدَّوَاءِ قَلِيلُهُ يَنْفَعُ وَ كَثِيرُهُ قَاتِلٌ.
    صحبت‌کردن مثل دارو می‌ماند؛ مقدار کم آن مفيد و زيادی آن کشنده‌است.
  • 3.خُذْ دَوَاءً يَنْفَعُكَ.
    دارویی را بخورید که برایتان مفید است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان