[فعل]

هَدَى

فعل گذرا

1 راهنمایی کردن هدایت کردن

  • 1.دَعَاهُم لِلْإِيمَانِ بِاللهِ، وَ حَكَمَهُم حَتَّى هَدَاهُمْ إِلَى الصِّرَاطِ المُسْتَقِيم.
    آنان را به ایمان به خدا دعوت کرد و بر آنان حکمرانی کرد تا آنان را به راه راست هدایت کرد.
  • 2.نَحْنُ هَدَيْنَاهُ إِلَى الطَّرِيقَ الصَّحِيح.
    ما او را به راه درست راهنمایی کردیم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان