[فعل]

سَكَنَ

فعل ناگذر

1 زندگی کردن

  • 1.سَارَ نَحْوَ الشَّمَالِ، حَتَّى وَصَلَ إِلَى قَومٍ يَسْكُنُونَ قُرْبَ مَضِيقٍ
    به‌سمت شمال حرکت کرد، تااین‌که به قومی رسید که در نزدیکی تنگه‌ای زندگی می‌کنند.
  • 2.نَحْنُ نَسْكُنُ فِي الطَّابِقِ الثَّانِي.
    ما در طبقه دوم زندگی می‌کنیم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان