[صفت]

ängstlich

/ˈɛŋstlɪç/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: ängstlicher] [حالت عالی: ängstlichsten]

1 نگران مضطرب، دلواپس

  • 1.Meine Mutter ist etwas ängstlich. Sie geht nicht gern allein auf die Straße.
    1. مادرم کمی مضطرب است. او دوست ندارد تنها به خیابان برود.
  • 2.Sie ist sehr ängstlich.
    2. او خیلی دلواپس است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان