[فعل]

übergeben

/yːbɐˈɡeːbm̩/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته: übergab] [گذشته: übergab] [گذشته کامل: übergeben] [فعل کمکی: haben ]

1 دادن تقدیم کردن

  • 1.Er übergab seinen gesamten Grundbesitz an seinen Sohn.
    1. او تمام زمینش را به پسرش داد.
  • 2.Lisa übergab ihm die Blumen.
    2. "لیزا" به او گلهایی داد.

2 تحویل دادن

  • 1.Ich habe einen Verbrecher zu der Polizei übergeben.
    1. من یک مجرم را به پلیس تحویل دادم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان