[حرف اضافه]

außerhalb

/ˈaʊsɜhˌalp/
[همراه: genetive]

1 بیرون از خارج از

مترادف و متضاد außen auswärts draußen in innerhalb
  • 1.Dieses Problem liegt außerhalb meines Erfahrungsbereiches.
    1. این مشکل خارج از حیطه تجربیات من قرار دارد.
  • 2.Ich wohne außerhalb der Stadt.
    2. من بیرون از شهر زندگی می‌کنم.
کاربرد واژه außerhalb به معنای بیرون از
حرف اضافه außerhalb معمولاً در کنار یک اسم قرار می‌گیرد و به بخش بیرونی آن اشاره می‌کند. مثلاً "Außerhalb des Schlosses" (بیرون از قصر). توجه داشته باشید که اسمی که در کنار این حرف اضافه قرار می‌گیرد در حالت ملکی (Genetiv) استفاده می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان