[صفت]

außergerichtlich

/ˈaʊ̯sɐɡəˌʁɪçtlɪç/
غیرقابل مقایسه

1 خارج از دادگاه

  • 1.Dank außergerichtlicher Streitschlichtung wurde ein Gerichtsverfahren vermieden.
    1. به‌یمن میانجی‌گری خارج از دادگاه، از روند دادرسی خودداری شد.
  • 2.Die vier weiteren Angeklagten hätten sich außergerichtlich mit der Frau geeinigt.
    2. چهار متهم دیگر، خارج از دادگاه با آن زن به ‌توافق رسیدند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان