Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . تیراژ
2 . روکش
3 . شرط
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
die Auflage
/ˈaʊ̯fˌlaːɡə/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Auflagen]
[ملکی: Auflage]
1
تیراژ
شمارگان
مترادف و متضاد
Abdruck
Edition
1.Die Auflage der Zeitung ist samstags am größten.
1. بیشترین تیراژ روزنامه در شنبهها است.
2.Die verkaufte Auflage von „Der SPIEGEL“ war nicht zu viel
2. تیراژ فروخته شده "اشپیگل" خیلی زیاد نبود.
2
روکش
لایه
مترادف و متضاد
Belag
1.Die Bestecke haben eine Auflage aus Silber.
1. قاشق و چنگالها روکشی از نقره دارند.
2.Die Matratze hat eine Auflage aus Schaumgummi
2. تشک دارای روکشی از اسفنج است.
3
شرط
التزام
مترادف و متضاد
Pflicht
Verpflichtung
1.Der Täter bekam vom Gericht die Auflage, sich alle zwei Tage bei der Polizei zu melden.
1. مجرم از دادگاه شرط معرفیکردن هر دو روز یکبار خود به پلیس را دریافت کرد.
2.Er durfte hier ohne irgendwelche Auflagen filmen.
2. او اجازه داشت که در اینجا بدون هیچگونه شروطی فیلمبرداری کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
aufladen
aufladekarte
aufkrempeln
aufkommen
aufkochen
auflagenstark
auflassen
auflauern
auflauf
auflaufform
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان