[اسم]

die Batterie

/batəˈʀiː/
قابل شمارش مونث
[جمع: Batterien] [ملکی: Batterie]

1 باتری

  • 1.Bringst du bitte Batterien mit?
    1. می‌توانی با خودت باتری‌ها را بیاوری؟
  • 2.Sie müssen die Batterie aufladen.
    2. شما باید باتری را شارژ کنید.
کاربرد واژه Batterie به معنای باتری
واژه Batterie دقیقاً معادل باتری در فارسی است. به انواع متفاوت باتری هم با همین واژه اشاره می‌شوند، مثلاً "Autobatterie" (باتری ماشین). باتری وسیله‌ای است که از آن برای ذخیره انرژی الکتریکی استفاده می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان