[اسم]

der Bundesfreiwilligendienst

/bˈʊndəsfrˌaɪvɪlˌɪɡəndˌiːnst/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Bundesfreiwilligendienste] [ملکی: Bundesfreiwilligendienst(e)s]

1 خدمات داوطلبانه دولت (فدرال)

  • 1.Viele Flüchtlinge bewerben sich in Hamburg für das neue Programm "Bundesfreiwilligendienst".
    1. بسیاری از پناهجویان در هامبورگ برای برنامه جدید "خدمات داوطلبانه دولت فدرال" درخواست داده‌اند.
Bundesfreiwilligendienst leisten
خدمات داوطلبانه دولت را انجام دادن
  • Zehntausende Menschen leisten in Deutschland bereits Bundesfreiwilligendienst
    هم‌اکنون ده‌هزار نفر خدمات داوطلابه دولت را در آلمان انجام می‌دهند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان