[اسم]

der Dorfbewohner

/ˈdɔʁfbəˌvoːnɐ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Dorfbewohner] [ملکی: Dorfbewohners] [مونث: Dorfbewohnerin]

1 روستایی ساکن روستا

  • 1.Die Dorfbewohner bauten eine Holzbrücke über den Fluss.
    1. ساکنین روستا یک پل چوبی بر روی رودخانه ساختند.
  • 2.Ein Dorfbewohner ist ein Mensch, der in einem Dorf wohnt.
    2. یک روستایی فردی است که در یک روستا سکونت دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان