[صفت]

einsam

/ˈaɪ̯nzaːm/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: einsamer] [حالت عالی: einsamsten]

1 تنها

  • 1.Ohne dich fühle ich mich einsam.
    1. بدون تو من احساس تنهایی می‌کنم.
  • 2.Ohne meine Familie fühle ich mich ein bisschen einsam.
    2. بدون خانواده‌ام من کمی احساس تنهایی می‌کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان