[صفت]

empört

/ɛmˈpøːɐ̯t/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: empörter] [حالت عالی: empörtesten]

1 خشمگین عصبانی

مترادف و متضاد aufgebracht entrüstet wütend
  • 1.Ich war zutiefst empört über die Frechheit der Schüler.
    1. من عمیقاً از گستاخی دانش‌آموزان عصبانی بودم.
  • 2.Meine Klassenkameraden waren empört und einige weinten.
    2. همکلاسی‌های من عصبانی بودند و بعضی‌ها هم گریه می‌کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان