[اسم]

die Erwachsenenbildung

/ɛɐ̯ˈvaksənənˌbɪldʊŋ/
غیرقابل شمارش مونث
[ملکی: Erwachsenenbildung]

1 آموزش بزرگسالان تحصیلات بزرگسالان

  • 1.Die Lehrerin widmet sich der Erwachsenenbildung.
    1. آموزگار خود را وقف آموزش بزرگسالان می‌کند.
  • 2.Eine wichtige Institution der Erwachsenenbildung ist die Volkshochschule.
    2. یکی از مهمترین موسسات آموزش بزرگسالان، کالج فن آموزی است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان