1
(درباره چیزی) بدگویی کردن
(چیزی را) بیارزش کردن
1.Er will vielleicht einen Wettbewerber madig machen.
1.
او شاید میخواهد یکی از مسابقه دهندگان را بیارزش بکند.
2.Frau Hauser macht ja alles madig.
2.
خانم "هاوسر" درباره همه چیز بدگویی میکند.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحتاللفظی این عبارت "چیزی را کرمخورده [فاسد] کردن" است. واژه "madig" به گوشتی اطلاق میشود که فاسد و غیر قابل استفاده شده است و این عبارت به طور کلی کنایه از "بی ارزش کردن چیزی" یا "بدگویی چیزی را کردن" دارد.