[اسم]

das Fitnessgerät

/ˈfɪtnɛsɡəˌʀɛːt/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Fitnessgeräte] [ملکی: Fitnessgerät(e)s]

1 دستگاه بدنسازی دستگاه پرورش اندام

  • 1.Ein Sportler sitzt auf einem Fitnessgerät und trainiert.
    1. یک ورزشکار بر روی یک دستگاه بدنسازی نشسته است و ورزش می‌کند.
  • 2.Ich brauche ein Fitnessgerät.
    2. من به یک دستگاه بدنسازی نیاز دارم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان