[اسم]

der Flüchtlingshelfer

/flˈʏçtlɪŋshˌɛlfɜ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Flüchtlingshelfer] [ملکی: Flüchtlingshelfers] [مونث: Flüchtlingshelferin]

1 مددکار پناهندگان

  • 1.Eine Studie zeigt, wie wichtig Flüchtlingshelfer bei der Integration sind.
    1. یک پژوهش نشان می‌دهد که یک مددکار پناهندگان چقدر در تلفیق (نژادی) مهم است.
  • 2.Zwei deutsche Flüchtlingshelfer sind festgenommen worden.
    2. دو نفر مددکار پناهندگان آلمانی دستگیر شده‌اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان