Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . کمک به پناهندگان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
die Flüchtlingshilfe
/flˈʏçtlɪŋshˌɪlfə/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Flüchtlingshilfen]
[ملکی: Flüchtlingshilfe]
1
کمک به پناهندگان
1.Matthias ist einer der vielen freiwilligen Helfer, die sich in der Flüchtlingshilfe engagieren.
1. "ماتیاس" یکی از چندین مددکاران داوطلب است که خود را مشغول کمک به پناهندگان کردهاند.
2.Viele von uns waren unterwegs für die Flüchtlingshilfe.
2. بسیاری از ما برای کمک به پناهندگان در راه بودیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
flüchtlingshelfer
fleischproduktion
fitnessdaten
fitness-app
firmenwagen
flüsterpost
fm-transmitter
fortführen
fotomappe
foto-shooting
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان