[اسم]

die Gabel

/ˈɡaːbəl/
قابل شمارش مونث
[جمع: Gabeln] [ملکی: Gabel]

1 چنگال

  • 1.Kann ich eine Gabel haben?
    1. می‌توانم یک چنگال داشته باشم؟
  • 2.Unser Kind kann schon mit Messer und Gabel essen.
    2. بچه ما از حالا می‌تواند با چاقو و چنگال غذا بخورد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان