Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . شلوار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
die Hose
/ˈhoːzə/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Hosen]
[ملکی: Hose]
1
شلوار
1.Die Hose ist zu lang.
1. این شلوار خیلی بلند است.
2.Die Hose muss kürzer gemacht werden.
2. این شلوار باید کوتاهتر شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
hortensie
horten
hort
horst
horrorfilm
hosenanzug
hospital
hospitation
hospitieren
hospiz
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان