[اسم]

die Intensität

/ɪntɛnziˈtɛːt/
قابل شمارش مونث
[جمع: Intensitäten] [ملکی: Intensität]

1 شدت قدرت

مترادف و متضاد stärke
  • 1.Es hängt vor allem von der Intensität der UV-Strahlung ab.
    1. این در درجه اول به شدت اشعه فرابنفش بستگی دارد.
  • 2.Nach sechzehn Jahren, bleibt mir die Intensität des Gefühls.
    2. بعد از 16 سال (هنوز) شدت احساسات در من باقی مانده‌است.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان