Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . باهوش
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
intelligent
/ɪntɛliˈɡɛnt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: intelligenter]
[حالت عالی: intelligenteste-]
1
باهوش
1.Albert Einstein war sehr intelligent.
1. آلبرت انیشتین بسیار باهوش بود.
2.Maria ist sehr intelligent. Sie kann sehr gut rechnen.
2. "ماریا" خیلی باهوش است. او میتواند خیلی خوب محاسبه کند.
3.Sie ist intelligent, aber leider nicht zuverlässig.
3. او باهوش است اما متأسفانه قابل اعتماد نیست.
تصاویر
کلمات نزدیک
intellektuelle
intellektuell
intellekt
integrieren
integrationsbeauftragte
intelligenz
intelligenzquotient
intelligenztest
intendant
intensität
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان