[اسم]

die Kartoffel

/kaʁˈtɔfəl/
قابل شمارش مونث
[جمع: Kartoffeln] [ملکی: Kartoffel]

1 سیب‌زمینی

  • 1.Für Pommes frites braucht man Kartoffeln.
    1. برای (درست‌کردن) سیب‌زمینی سرخ‌کرده آدم به سیب‌زمینی نیاز دارد.
  • 2.Hilfst du mir, die Kartoffeln zu schälen?
    2. به من کمک می‌کنی سیب‌زمینی‌ها را پوست بکنم؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان