[اسم]

die Klinik

/ˈkliːnɪk/
قابل شمارش مونث
[جمع: Kliniken] [ملکی: Klinik]

1 درمانگاه کلینیک

مترادف و متضاد Hospital Krankenhaus Lazarett
  • 1.Er liegt in einer Universitätsklinik.
    1. او در یک درمانگاه دانشگاهی است.
  • 2.Ich muss in die Klinik, um meinen kranken Onkel zu besuchen.
    2. من باید به درمانگاه بروم تا عموی مریضم را ملاقات کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان