[اسم]

der Kuckuck

/ˈkʊkʊk/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Kuckucke] [ملکی: Kuckucks]

1 فاخته کوکو

  • 1.Der Kuckuck ruft im Wald.
    1. فاخته در جنگل آواز می‌خواند.
  • 2.Manche Kuckucke legen ihre Eier in die Nester anderer Vögel.
    2. برخی فاخته‌ها تخم‌های خود را در آشیانه دیگر پرنده‌ها می‌گذارند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان