[اسم]

die Lage

/ˈlaːɡə/
قابل شمارش مونث
[جمع: Lagen] [ملکی: Lage]

1 محله مکان، منطقه

مترادف و متضاد Ort Platz Position Stätte
  • 1.Wir suchen eine Wohnung an zentraler Lage.
    1. ما به دنبال یک خانه در محله مرکزی هستیم.
in günstiger/guter/... Lage
در مکان مناسب/خوب/...

2 موقعیت جایگاه، وضعیت

مترادف و متضاد Sachlage Situation Stellung Zustand
  • 1.Wir müssen jetzt handeln, die Lage ist ernst.
    1. ما باید حالا اقدام کنیم، وضعیت جدی است.
eine gute/ruhige/... Lage haben
موقعیت خوب/آرامش‌بخش/... داشتن
in der Lage sein, etwas zu tun
در موقعیتی کاری را انجام دادن
  • Was würdest du in meiner Lage tun?
    تو در موقعیت من چه کاری انجام می‌دادی؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان