[اسم]

das Lampenfieber

/lˈampənfˌiːbɜ/
غیرقابل شمارش خنثی
[ملکی: Lampenfiebers]

1 ترس از حضور روی صحنه

  • 1.Ich glaube, er hat Lampenfieber.
    1. من گمان می‌کنم که او ترس از حضور روی صحنه دارد.
  • 2.Ich hatte überhaupt kein Lampenfieber.
    2. من اصلاً ترس از حضور روی صحنه نداشتم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان