[اسم]

die Landesgrenze

/ˈlandəsˌɡʁɛnt͡sə/
قابل شمارش مونث
[جمع: Landesgrenzen] [ملکی: Landesgrenze]

1 مرز کشور

مترادف و متضاد Bundesgrenze Staatsgrenze
  • 1.Das Spiel endet, wenn Spieler sterben oder Landesgrenze zerstört.
    1. بازی هنگامی تمام می‌شود که بازیکنان بمیرند و یا مرز کشور ویران شود.
  • 2.Er darf sich nur innerhalb der Landesgrenzen aufhalten.
    2. او تنها اجازه دارد که در داخل مرز کشور سکونت کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان