Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . پیشبینی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
die Prognose
/ˌpʁoˈɡnoːzə/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Prognosen]
[ملکی: Prognose]
1
پیشبینی
مترادف و متضاد
Voraussage
Vorhersage
1.Die Prognose für die kommenden Monate deutet auf Wachstum.
1. پیشبینی ماههای آینده حاکی از رشد است.
2.Trotz des derzeitigen Abschwungs sind die wirtschaftlichen Prognosen positiv.
2. برخلاف رکود حاضر، پیشبینیهای اقتصادی مثبت هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
profund
profitieren
profit
profisportler
profil
prognostizieren
programm
programmhöhepunkt
programmieren
programmierer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان