Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . در اصل
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
quasi
/ˈkvaːzi/
غیرقابل مقایسه
1
در اصل
میتوان گفت
مترادف و متضاد
gewissermaßen
sozusagen
1.Er hat mich quasi gezwungen zu unterschreiben.
1. میتوان گفت او من را به امضاکردن مجبور کرد.
2.Wir sind quasi zusammen aufgewachsen.
2. ما در اصل با هم بزرگ شدیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
quarzuhr
quarz
quartier
quartett
quartal
quasseln
quaste
quatsch
quatschen
quatschkopf
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان