[صفت]

rätoromanisch

/ˌʀɛːtoʀoˈmaːnɪʃ/
غیرقابل مقایسه

1 رتورومانیکی

  • 1.Hier, in Nauders in Tirol, gibt es noch alte Bauernhöfe, traditionelle Feste, alte Kirchen – und einen rätoromanisch geprägten Ortskern.
    1. اینجا در "نودرس" در "تیرول" هنوز مزارع قدیمی، جشن‌های سنتی، کلیساهای قدیمی و یک هسته مرکزی برجسته رتورومانیک وجود دارد.
  • 2.Rätoromanisch ist keine Sprache, sondern eine Familie mehrerer Dialekte.
    2. رتورومانتیکی یک زبان نیست، بلکه یک خوانواده از لهجه‌های متعدد است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان