Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . ثبت کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
registrieren
/ʀeɡɪsˈtʀiːʀən/
فعل گذرا
[گذشته: registrierte]
[گذشته: registrierte]
[گذشته کامل: registriert]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
ثبت کردن
1.Er hat sein Firmenlogo als Marke registriert.
1. او نشان شرکتش را به عنوان برند ثبت کرد.
2.jemandes Namen registrieren
2. نام کسی را ثبت کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
register
regisseur
regionalzeitung
regionalsprache
regionalexpress
regler
reglos
regnen
regnerisch
regulieren
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان